با این حال، ماهیت پیچیده صنعت خودرو و دخالتهای متعدد سیاستگزار، این صنعت را به یکی از پرریسکترین حوزهها برای سرمایهگذاری تبدیل کرده است. هرچند که کارشناسان بازار سرمایه معتقدند که چنانچه سیاستهای حاکم بر قیمتگذاری دستوری اصلاح شود و فضای فعالیت خودروسازان به سمت سازوکارهای رقابتی حرکت کند، بازدهی سهام این گروه میتواند جهشی قابلتوجه را تجربه کند.
بر همین اساس حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «دنیای خودرو» گفت: «حذف قیمتگذاری دستوری نقطه شروع بازگشت سودآوری واقعی به ترازنامه خودروسازان است.»
وی تاکید کرد: «تا زمانی که سیاستگزار اجازه تطبیق قیمتها با هزینه تولید را ندهد، سهام خودرویی نمیتواند ظرفیتهای بالقوهاش را نشان دهد.»
میرمعینی در ادامه تصریح کرد: «اصلاح سیاستهای کلان، تامین نقدینگی و تسویه بخشی از زیان انباشته، مسیر رشد گروه خودرو در بازار سرمایه را هموار میکند.»
او معتقد است خصوصیسازی واقعی میتواند ساختار مدیریت صنعت خودرو را از فشارهای بیرونی رها کرده و سرمایهگذاران را نسبت به آینده این گروه امیدوارتر کند.
به گفته او: «بازار سرمایه هماکنون منتظر تعیین تکلیف چند متغیر کلیدی است؛ از جمله نحوه جبران خسارات تحمیلی قیمتگذاری دستوری، تصمیمات اعتباری بانک مرکزی و میزان همراهی دولت با برنامه اصلاح صنعت. اگر این الزامات تحقق پیدا نکند، نهتنها سودآوری شرکتها، بلکه اعتماد سهامداران نیز دچار آسیب میشود و روند معاملات در نمادهای خودرویی به سمت افت حرکت خواهد کرد.»
وضعیت فعلی سهام گروه خودرو را چگونه ارزیابی میکنید و چرا این صنعت با وجود اهمیت بالا همچنان جزو پرریسکترین صنایع بورسی است؟
صنعت خودرو از جمله صنایعی است که وزن بالایی در سبد سرمایهگذاران و اثرگذاری جدی در شاخصهای بازار سرمایه دارد. با این حال، به دلیل نوسان شدید سیاستگزاریها و دخالتهای مکرر در فرآیند تولید و فروش، همچنان پرریسکترین گروه صنایع بورسی محسوب میشود. در چنین فضایی، هرگونه تصمیم بیرونی از جمله قیمتگذاری دستوری، عرضههای اجباری و محدودیتهای نقدینگی میتواند وضعیت نمادهای این گروه را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل، سهامداران برای فعالیت در این گروه باید علاوه بر تحلیل مالی، توان رصد دائمی سیاستها و سناریوهای اقتصادی را داشته باشند؛ زیرا بخش قابل توجهی از ریسک این صنعت به عوامل خارج از کنترل شرکتها بازمیگردد.
حذف قیمتگذاری دستوری چه تاثیری بر بازدهی سهام خودرویی خواهد داشت؟
با حذف قیمتگذاری دستوری و حرکت به سمت شیوههای منطقی، وضعیت سودآوری خودروسازان بهطور محسوسی اصلاح میشود. در حال حاضر، فاصله میان قیمت کارخانه و بازار، زیان انباشته سنگینی برای شرکتهای خودروساز ایجاد کرده است؛ زیانی که مستقیما به ترازنامه و ارزش سهام آنها آسیب میزند. چنانچه قیمتها براساس هزینه واقعی تولید و مکانیسم عرضه و تقاضا تعیین شود، خودروسازان به سودآوری پایدار میرسند و این موضوع بیتردید موجب افزایش اقبال بازار سرمایه به سهام گروه خودرو خواهد شد. بنابراین به محض اصلاح سیاستها، میتوان انتظار رشد محسوس بازدهی در نمادهای خودرویی را داشت
نقش سیاستهای کلان اقتصادی در عملکرد سهام خودروسازان چیست؟
صنعت خودرو به شدت تحتتاثیر سیاستهای کلان قرار دارد؛ از نرخ ارز و قیمت مواد اولیه گرفته تا سیاستهای اعتباری بانکها و تصمیمات صنعتی دولت. هرگونه اصلاح در این بخشها بهویژه در زمینه قیمتگذاری، تامین نقدینگی و ساختار مدیریتی بهطور مستقیم بر ارزش سهام شرکتهای خودروساز اثر میگذارد. در صورتی که این سیاستها در مسیر حمایت اصولی و کاهش زیان انباشته حرکت کنند، بازار سرمایه واکنش مثبتی نشان خواهد داد و شاهد افزایش ارزش معاملاتی نمادهای خودرویی خواهیم بود. اما اگر روند فعلی ادامه یابد، معاملات این گروه ناگزیر در مسیر نزولی قرار میگیرد.
خصوصیسازی کامل خودروسازان چه پیامدی برای بازار سرمایه دارد؟
واگذاری واقعی و کامل شرکتهای خودروسازی به بخش خصوصی میتواند نقطه عطفی برای صنعت باشد. مدیریت خصوصی با نگاه بهرهوری، شفافیت و سودآوری فعالیت میکند و بهطور طبیعی سیاستهای ناکارآمد فعلی را کنار خواهد گذاشت. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران به سهام این گروه اعتماد بیشتری خواهند داشت؛ زیرا میدانند ساختار مدیریتی کارآمد و مستقل میتواند شرکت را به سمت سودآوری پایدار هدایت کند. بنابراین خصوصیسازی، در صورت اجرای صحیح، سهام خودرویی را به یکی از پربازدهترین گزینههای بازار تبدیل خواهد کرد.
چرا این صنعت نیازمند حمایت بانک مرکزی و دولت است؟
زیان انباشته بزرگ خودروسازان و فشارهای مالی ناشی از سیاستهای غلط گذشته، شرایطی ایجاد کرده که بدون حمایت هدفمند دولت و بانک مرکزی، امکان بازگشت به وضعیت پایدار دشوار خواهد بود. دولت باید بخشی از خسارتهای تحمیلی ناشی از قیمتگذاری دستوری را جبران کند و بانک مرکزی نیز باید خطوط اعتباری ویژه برای تامین نقدینگی زنجیره تولید فراهم سازد. در غیر این صورت، کمبود منابع مالی و فشار هزینهها موجب کاهش ظرفیت تولید، افزایش بدهیها و افت اعتماد سهامداران خواهد شد که نهایتا نمادهای گروه خودرو را در مسیر ریزشی قرار میدهد.
چه گروهی از سرمایهگذاران معمولا وارد سهام خودرویی میشوند؟
سهامداران این گروه عمدتا افرادی هستند که «تابآوری ریسک بالایی» دارند. صنعت خودرو به دلیل ماهیت پرنوسان و سیاستمحور خود، مناسب کسانی است که به دنبال بازده بالا هستند و توان تحمل دورههای افت را دارند. سرمایهگذاران محافظهکار معمولا از ورود گسترده به این گروه خودداری میکنند؛ اما کسانی که افق سرمایهگذاری بلندمدت و تحمل ریسک بیشتری دارند، از پتانسیل رشد این صنعت بهرهمند میشوند؛ بهویژه اگر اصلاحات ساختاری آغاز شود.
توصیه نهایی شما به افرادی که قصد ورود به سهام خودرویی دارند چیست؟
افرادی که قصد سرمایهگذاری در صنعت خودرو دارند باید بدانند که این بازار بدون تحمل ریسک، سودی در پی نخواهد داشت. از این رو، توصیه من این است که قبل از هر تصمیمی شرایط سیاستگزاری، مسیر اصلاحات قیمتی و وضعیت بنیادی شرکتها را بهدقت بررسی کنند. سرمایهگذارانی که بتوانند ریسکهای نوسان سیاستی را بپذیرند و افق بلندمدت داشته باشند، در صورت حذف قیمتگذاری دستوری و اصلاح ساختارها، میتوانند بازده بالایی از این گروه کسب کنند.
